Blog | Profile | Archive | Email | Design by | Name Of Posts


all


این شعر- كه توسط یک كودك آفریقایی نوشته شده است و استدلال شگفت انگیزی
دارد- کاندیدای
شعر برگزیده سال 2005 شده است:




وقتی به دنیا میام، سیاهم

وقتی بزرگ میشم، سیاهم

وقتی میرم زیر آفتاب، سیاهم

وقتی سردم میشه، سیاهم

وقتی می ترسم، سیاهم

وقتی مریض میشم، سیاهم

وقتی می میرم، هنوزم سیاهم



و تو، آدم سفید

وقتی به دنیا میای، صورتی ای

وقتی بزرگ میشی، سفیدی

وقتی میری زیر آفتاب، قرمزی

وقتی سردت میشه، آبی ای

وقتی می ترسی، زردی

وقتی مریض میشی، سبزی

و وقتی می میری، خاکستری ای



و تو به من میگی رنگین پوست؟؟؟



+نوشته شده در پنج شنبه 8 دی 1390برچسب:,ساعت16:31توسط sara | |

دختری به کوروش کبیر گفت:من عاشقت هستم....

 کوروش گفت:لیاقت شما برادرم است که از من

 زیباتر است و پشت سره شما ایستاده،دخترک

برگشت و دید کسی‌ نیست. کوروش گفت:اگر عاشق

 بودی پشت سرت را نگاه نمی‌کردی

+نوشته شده در سه شنبه 6 دی 1390برچسب:,ساعت21:46توسط sara | |

پسر به دختر گفت اگه یه روزی به قلب احتیاج داشته باشی اولین نفری هستم که میام تا قلبمو با تمام وجودم تقدیمت کنم.دختر لبخندی زد و گفت ممنونم
تا اینکه یک روز اون اتفاق افتاد..حال دختر خوب نبود..نیاز فوری به قلب داشت..از پسر خبری نبود..دختر با خودش میگفت :میدونی که من هیچوقت نمیذاشتم تو قلبتو به من بدی و به خاطر من خودتو فدا کنی..ولی این بود اون حرفات..حتی برای دیدنم هم نیومدی…شاید من دیگه هیچوقت زنده نباشم.. آرام گریست و دیگر چیزی نفهمید…

چشمانش را باز کرد..دکتر بالای سرش بود.به دکتر گفت چه اتفاقی افتاده؟دکتر گفت نگران نباشید پیوند قلبتون با موفقیت انجام شده.شما باید استراحت کنید..درضمن این نامه برای شماست..!
دختر نامه رو برداشت.اثری از اسم روی پاکت دیده نمیشد. بازش کرد و درون آن چنین نوشته شده بود:

سلام عزیزم.الان که این نامه رو میخونی من در قلب تو زنده ام.از دستم ناراحت نباش که بهت سر نزدم چون میدونستم اگه بیام هرگز نمیذاری که قلبمو بهت بدم..پس نیومدم تا بتونم این کارو انجام بدم..امیدوارم عملت موفقیت آمیز باشه.(عاشقتم تا بینهایت)

دختر نمیتوانست باور کند..اون این کارو کرده بود..اون قلبشو به دختر داده بود..
آرام اسم پسر را صدا کرد و قطره های اشک روی صورتش جاری شد..و به خودش گفت چرا هیچوقت حرفاشو باور نکردم…

قلب

+نوشته شده در سه شنبه 6 دی 1390برچسب:,ساعت21:39توسط sara | |

مــژده ای دل که مســیحا نفسی می آید

که ز انفاس خوشش بوی کسی می آید

میلاد مسیح نور

و آغاز سال نو میلادی

 بر همه دوستداران حضرتش

مبارک باد

+نوشته شده در سه شنبه 6 دی 1390برچسب:,ساعت21:16توسط sara | |

  ل.ر.ه بچشو میزاره مدرسه تو لندن تا انگلیسی یاد بگیره بعد از یک سال میره بهش سر بزنه تمام همکلاسیاش داد میزنن : شمس الله بوات اومده

نون هم نشدیم یکی از روی زمین ورداره بوسمون کنه  

میگن تو بهشت وقتی‌سر کلاس می‌خوابی..استاد میاد پتو میندازه روت هیچکسم حرف نمیزنه تا تو راحت بخوابی

طرف لکنت زبان داشته ، زنگ میزنه اورژانس که بیاد جنازه همسیاشونو که مرده ببره ،… میگه ،اااالو اااوورجانس ،این ههههمسایمون ممممرده یه آمبولانس بفرستین ، طرف میگه آدرستون؟! ، یارو تا میاد آدرسو بگه زبونش بند میاد میگه ظظظظظ، طرف میگه ظفر منظورته ، میگه ننننننننه،طرف فکر میکنه سرکاره قطع میکنه ،۲هفته بعد همین اتفاق میوفته بازم طرف میگه آدرستون، باز زبونه یارو بند میاد میگه ظظظظ، طرف میگه ظفر،میگه نن…ننه …، باز مامور اورژانس فکر میکنه سرکاره قطع میکنه ۳ ماه رد میشه،باز طرف زنگ میزنه میگه اااااووووورژانس، این هههمسایمون ممممرده محلللمون بوی گه گگگرفته یه آمبولانس بببفرستین ، طرف میگه آدرستون؟!، باز زبونه یارو بند میاد میگه ظظظظ، از اونور میگن آقا منظورت ظفر، طرف میگه ااااره بببیناموس کککشوندم آوردمش ظفرببببیا بببرش

میدونم، شمام وقتی‌ باباتون میاد بالا سرتون سر کامپیوتر وای میسته، همه چیو مینیمایز می‌کنید مثل گاو الکی‌ تو دسکتاپ میچرخین !!!

 

ل.ر.ه و ت.ر.که لب رودخونه کله پاچه میشستن، یهو آب کله رو میبره. ل.ره. برای کله علف تکون میده. ت.ر.که بهش میگه ولش کن نمیتونه فرار کنه، پاهاش دست منه !!!

 

 

 

+نوشته شده در سه شنبه 6 دی 1390برچسب:,ساعت20:50توسط sara | |

صفحه قبل 1 2 صفحه بعد